نگاه جامعه شناختی به بادرود

این نگاه یک جامعه شناس هست که به هنگام ورود به بادرود برایش ایجاد شده ، این جامعه شناس وقتی که وارد این شهر می شود می گوید: چرا مردم این شهر انار را نماد خودشان معرفی کرده اند؟ در حالی که شهرهای زیادی داریم که انار دارند و و انارهایشان درجه یک هست ولی به عنوان نماد معرفی نکرده اند در حالی که می توانستند چیزهایی را به عنوان نماد معرفی بکنند که حکایت شخصیت آنها بکند در حالی که این انار گویای آن هست که تزلزل در شخصیت این مردم موجب شده که خودشان را پشت یک میوه مخفی کنند البته می شود گفت مسئولین این شهر دارای چنین هویت هستند .
وقتی که وارد حرم امام زاده آقا علی عباس و محمد  شدند فرمودند: از همه عجیب تر آن است که چرا با وجود این دو امامزاده به جای استفاده از نمادهای دینی و مذهبی از اون نماد استفاده کرده اند و به ذهن بنده این آمده است که نکند اینها دینی و مذهبی نیستند و نخواسته اند نمادشان دینی باشد و شاید بعضی ها توجیه کنند که انار میوه ایی بهشتی است و در قرآن بیان شده اما هیچکس انار را به عنوان نماد دینی و مذهبی نمی شناسد. و همچنان که نمادها عناصر فرهنگ یک جامعه هستند این نماد حکایت از فرهنگ مادی این منطقه است و نمادهای معنوی جایگاه کمی دارند.  

مردم شناسی بادرود

بعضی ها می خواهند موزه مردم شناسی در گرمابه نوغه راه بندازند چند سوال دارم که چه چیز این مردم را بشناسند؟ این را بشناسند که مردم این ابادی هر کدوم از یک جای ایران اومدند و در اینجا ساکن شدند؟ که برخی از یزد و برخی از شیراز و برخی از نائین و برخی از تربت حیدریه ( افغانستان) و خراسان اومدند؟ لباس های این مردم رو بشناسند؟ که بعضی ها فقط برای تبلیغات خودشون از اون پوشش ها استفاده می کنند و اگه برای اینگونه پوشش ارزش قائلید چرا از آن خودتون بی بهره اید؟ از زبان این مردم که ادعای بر زبان کهن ایران را برای آن دارید می دونید که اصلا هیچ ربطی به زبان عهد کورش و خشایار شاه نداره اگه می خواید بفهمید برید پیش یه ارشد تاریخ و یا دکترای تاریخ که روی خط میخی کار کردند و یا زبان شناسی که رو خط میخی کار کرده ، از اون بخواهید که خط میخی رو بخونه تا بفهمید که فاصله زبان ما و لهجه با اون زمین تا آسمونه!!
بعضی ها که می خواهند مردم شناسی کنند بیایند فرهنگ قدیم بادرود رو به همه دنیا بگن که این مردم همون هایی هستند که لات و رعیت بودند و همونهایی هستند که چماق بر سرهمدیگه فرود می آوردند و باید این فرهنگ گذشتگان ما زنده بماند مثل خانه محققی ها را زنده کردن و اربابی را به یاد مردم آوردن خیلی خوبه که همه مردم بدونند که همینها بودند که اجازه نمی دادند یک نخ پیاز سبزی رو از زمینشون بردارید و با نون خالی خودتون بخورید. من در همینجا از تمام کسانی که در این زمینه تلاش می کنند تشکر می کنم و از اونهایی تشکر می کنم که همت کردند که علاوه بر زمینهایی که این مردم آباد کرده بودند رو دوباره بعد از سالها به اونها بدن تا دوباره اربابی کنند و شنیده حاکی از آن است که زمین اضافه هم به اونها داده اند.